ترانه تکست

میون آسمون به این بزرگی ای کاش ستاره ی من می درخشید...

ترانه تکست

میون آسمون به این بزرگی ای کاش ستاره ی من می درخشید...

مشخصات بلاگ
آخرین نظرات
  • ۲ شهریور ۹۸، ۱۱:۴۷ - hidika
    عالی

خوش اومدین

در هر پست این وبلاگ قسمتی از یک ترانه قرار داده میشه که نام ترانه و خواننده در قسمت عنوان نوشته میشه...اگر به متن ترانه ای علاقمند شدین و نتونستین اون آهنگ رو در اینترنت پیدا کنین میتونین در قسمت نظرات اعلام کنین تا آپلود کنم براتون...مرسی

انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیست
انفرادی همه شب من به خیابون میزنم
خسته از حال و هوایی که به این ویرانیست

تو آمده ای جان به لب من برسانی
من پای تو یک عمر بمانم تو نمانی
من عشق به تو دادم و عمری تو به من درد
این عشق چرا این همه بی رحم تَرَت کرد
؟

دیدم تنها نشسته بودی
از من بیشتر شکسته بودی
ای کاش نمی دیدم
آهم گرفته زندگیتو
از تو گرفته تازگیتو
خدا چی کشیدم

نمی خوام بیای نمی خوام میون تاریکی من تو حروم بشی
نمی خوام ازت نمی خوام مثه یه شمع بسوزی برام تو تموم بشی
برو تا بزرگی می خوام که فقط آرزوم بشی

دلواپس تو ام که ساده میشکنی
کوه غمی ولی حرفی نمیزنی
میترسم از پسِ دردات بر نَیام
من عادتم شده چیزی ازم نخوای

چجوری شکستی که اشکای ما
واسه زخمهای تو مرهم نشد؟
کجا پرکشیدی که عطر تو نیست
که دلواپسیم ذره ای کم نشد؟

کجا رفته بودی که از رد تو
یه رویای نزدیک با من نماند؟
یه آغوش خسته یه حس لطیف
از این خواب تاریک با من نماند

وابسته می شدم وابسته می شدی
من عاشقت شدم تو عاشقش شدی

چجوری تونستم جلوت رو نگیرم؟
چجوری تونستم بری و نمیرم؟
میدونم شبو مثل من گریه کردی
چجوری تونستی دیگه برنگردی؟

شاید پُلای برگشتو خودش عمداً خراب کرده
هزار بار با سفید باخته سیاهو انتخاب کرده
شاید به هرکی دل بسته ازش بدجوری رنجیده
کسی که سنگدله شاید گذشته شو نبخشیده

چیکار میکنی با دلم روزگار؟
دیگه خاطراتو به یادم نیار
ندیدی مگه چی سرَم اومده؟
جوونیمو دادم پای عشق یار

میدونی چون که با احساسم
هرچی بدتر میشی بازم روت حساسم
بی تابم با خیالت هرشب
ای دل کم طاقت توبه کن لامصب

دیدی دروغ میگفتی؟
من باختمُ تو بردی
خواستی که عاشق بشم
بعد بگی کم آوردی

زخم تازه میزنی اما دَم نمیزنم
شهرُ بی شونه ی تو دیگه قدم نمیزنم
بغض تلخ رفتن تو تا ابد وا نمیشه
مثل تو یه زخم دلخواه دیگه پیدا نمیشه

این رفتن ساده این دوریِ صوری
این حال بی معنی اشکای اینجوری
یعنی نه غم داری نه فکر برگشتی
یعنی دل ساده دور خودت گشتی

من بی ستاره گی مو به آسمون نمیگم
احساس من غریبه ست کی میدونه چی میگم
؟!

ساکت و سرد و بی صدا از رفتنت شوکه شدم
تنهایی سروقتم میاد حرف میزنم هی با خودم

تو کوچه ها نمیشه بی تو پرسه زد
خیابونا غریب و غم گرفته ان
کجا برم چرا نمیرسم به تو؟
کجایی پس چرا نمیرسی به من
؟

امشب توی آغوش کی طولانیه خنده هات؟
کی میتونه نگاه کنه خودشو توی چشمات؟

برای تو مُردن شده آرزوم
یه حقی که من دارم از زندگیم
نگاه کن تو این برزخ لعنتی
چه مرگی طلبکارم از زندگیم؟!

انگار قَدَمام به این خیابونا
وقتی که تو نیستی بدجوری وابسته ست
اِنقدر که با فکرت قدم زدم اینجا
حتی خیابونم از قَدَمام خسته ست

میگن که عوض شدی
یکم شکسته شدی
تو هم شبیه خودم
به یکی وابسته شدی

ازم نخواه با تو بمونم
تو
هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی

با تو ام ای رفته از دست
هرکجا باشم غمت هست
کاش روز رفتن تو
گریه چشمم را نمی بست

راه دلتنگی من به هیچ خیابون نمی خورد
من قیافه م به قدم زدن تو بارون نمی خورد

اگر برای ابد هوای دیدن تو نیوفتد از سر من چه کنم؟
هجوم زخم تو را نمی کِشد تن من برای کشته شدن چه کنم؟

غروبا که بازیمون تموم می شد
گریه می شد سهم من فقط همین
تو خونه ازم می پرسیدن چته؟
می گفتم هیچی نیست خوردم زمین

لعنت به من چه ساده دل سپردم
لعنت به من اگر واسه ش میمُردم
دست منو گرفت و بعد ولم کرد
لعنت به اون کسی که عاشقم کرد

من از عشق با طعم دلشوره سیرم
گرفتار این حسرت ناگزیرم
بری من سراغتو از کی بگیرم؟
یا پیشم بمون یا دعا کن بمیرم

آینه ها دروغ نمیگن
توی دنیات من نبودم
اون تنت رو میخواد اما
من پی تنت نبودم

کنارم بمون یا تنهام بذار
یا پاشو برو یا عشقو بیار
یه کاری نکن که شکسته شم
یه جوری نمون ازت خسته شم

کی غیر از این دل دیوونه
درد عشق تو رو میدونه
با من باش بی نظیرم باش
تا گم میشم تو مسیرم باش

یادم نرفته کجاها چشماتو بستی
دارم میبینم هنوزم فکر من هستی
یادم نرفته که منو یادت نرفته مهربونم

شب ضجّه های منِ عاشقه
لبات رو کدوم لب تداعی شده؟
تنت خو گرفته به دستای کی؟
که آلوده ی این جدایی شده

گمونم یادت رفته منو
گمونم سرگرم عشق شدی
میدونم خواسته جدا نشی
گمونم تو موندنی شدی

گاهی میخندم بی هیچ بهونه
گمونم انگار شدم دیوونه
میشم یه ساعت به آینه خیره
یهو دلم میگیره

خداحافظ ای تمام امیدم
ز بام عشقت نگر که پریدم
تو قدر من رو نمیدونی
تو باش و عمری پشیمونی

بازم دوباره پاییز لعنتی شب و روزای دلگیر لعنتی تو رد شدی از یادم
تعجبم از اینه که درست مثل یه قطره اشک چی شد که از چشمات افتادم

تموم زندگیمون سوخت
تموم لحظه هامون مُرد
هوای عاشقیمونو
هوای بی کسیمون بُرد

دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو

هوای بنده هاتو داری یا نه؟ اونا که قلبمو زدن شکستن
یه عده مثل من غریب و تنها یه گوشه بی سروصدا نشستن
هوای گریه هامو داری یا نه؟ روزای من روزای سختی شده
میدونم کفره ولی حسمه خدای من خدای سختی شده

من همه چیزو باختم اما
حیف من حیف این دل ساده م
اون دلش پیش من نبود ای کاش
تن به این رابطه نمی دادم

یادش بخیر یه روز تو رو دوست داشتمو دل تو یه جای دیگه بود
هر کاری کردم که با تو باشم اما عشق من یه طرفه بود

ترسم از فردای بی عشقه بیدارم امشب
درد من دنیای بی عشقه بیمارم امشب

پاتوق همیشگیمون تا دلم میگیره میرم
قاب عکست توی دستم عکس تنهایی میگیرم

منی که جون میدادم واسه همیشه بودنت
من موهام سفیده تو لباس تو تنت
تو خوشبختی با کسی که من نبودم
تو کم آوردی ولی من کم نبودم

کاش میشد یکی بتونه منو از خواب دربیاره
مگه میشه مرده باشم وقتی که اشکام میباره

یه روزی جرات دادم به این دلم
بیام و بهت بگم دوستت دارم
اما تا اومدم پشت پنجره
دستاتو دیدم توی دست دیگه

حسرتش این بود که یه بار بهش بگم تو رو می خوام
بهش بگم برای عشقت با تو به هر جایی میام

ببخش که ساده میشکنم تو دستای نازک باد
آخه همیشه باختنو جز تو کسی یادم نداد

کاش می فهمیدی حال و روزم این روزا خرابه
اون که حوصله ی رفیقاشم این روزا نداره
تو این آفتاب داغم با یه آدم برفی
کاش می فهمیدی همه چیو باختم رفتی

شدی همدست کی تا من بمیرم؟
الان وقت تبانی نیست برگرد
روانی میشم آخر تو نبودت
تا این عاشق روانی نیست برگرد

دلم می خواست پس از اون خواب شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمی شد
میون قلب متروکم نشونی
دیگه از خاطره پیدا نمی شد

روح ابرا رو پریشون میکنی
ماهو از شبای روشن میگیری
میدونی راهی به فردا ندارم
انتقام چیو از من میگیری؟

بذار بخوابم و شاهد این روزا نباشم
واسم معنی نداشت یه روز بخوام ازت جداشم
حالا با این چشام دارم میبینم رفتنت رو
میری که بعد از این دربدر خاطره هات شم

تموم شد هرچی که بود تموم شد اما چه زود
باعث جداییمون یه دروغ ساده بود

ازم فراریه اون که براش مُردم
همونی که غصه شو می خوردم
اگه جواب این همه عاشقی این باشه
یا تقدیر من همین باشه
اگه زندگی داره اینجوری میپاشه
همون بهتره آدم همیشه تنها شه

دیوونه وار رویامو ویرون میکنی
تا هر اتاقی بی تو زندونم بشه
دوروبرم دیوار رو دیوار میکشی
تا که فقط دنیای تو خونه م بشه

گذشت اون خاطرات شیرین که اسمت رو زبون من بود
شبای تیره ای که چشمات چراغ آسمون من بود
سراغ از هرچی میگرفتی تو این دنیا نشون من بود
هنورم دل نکندم آسون من از عشقی که جون من بود

هیچ دردی اینجوری منو شکست نداد
دریای لعنتی عشقمو پس نداد
بیزارم از خیال از فکرای محال
تا روز مرگمم بیزارم از شمال

جز تو هیشکی مهربون نبود با هجوم این درد
زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد
من هنوز همون درد دیروزم آدم همیشه
هیشکی مثل من عاشقت نبود عاشقت نمیشه

من عاشقش بودم ولی چون اون میخواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی از اون شبی که من
با گریه تو بارون سپردمش دستت

یه فانوس یه شب گرد یه دل یه کوچه ی سرد
دارم پی ت میگردم تو خوب باش و برگرد

وقتی که گریه م میگیره دلم میگه مبارکه
قدر اشکاتو بدون هنوز چشات بی کلکه

تو یه جوری داری وانمود میکنی
که من غرورم هر دقیقه داره میشکنه
تو صدای گریه هامو میشنوی شبا
پس بگو کیه که داره دل میکنه

قبل از تو دوست داشتم خودم رو اهل خودآزاری نبودم
این سرفه ها رو از تو دارم قبل از تو سیگاری نبودم
جامو توی قلبت نگه دار حتی اگه پیشم نباشی
من شرط میبندم از اینم دیوونه تر میشم نباشی

به من بگو با من و تو تقدیر و تنهایی چه کرد؟
وقتی که حتی آسمون در غم ما گریه نکرد

ستایش یعنی این دیوونگیها
شبیه حس خوبه تو دل ما
نگاه کن تو چشای بی قرارم
چقدر این لحظه ها رو دوست دارم

غروبا اینقدر کوچه دلگیر میشه
که آدم از زندگیشم سیر میشه
چی بگم از من و حالی که ناخوشه
چرا دردت منو یک شب نمیکشه

شب تولد منه یه بغضی حبسه تو گلوم
تو آرزوی من بودی کی بود رسید به آرزوم
دلم گرفته از همه از این شلوغی و صدا
لحظه ی رفتن یادته فقط میپرسیدم چرا

نیاز من به حس تو مثه نماز عاشقاس
میگن حساب عاشقا از همه آدما جداس
وقتی تموم جاده ها هم قدم تو میشدن
هیشکی ترانه ای نگفت برای تو به غیر من

چه کاریه خودمو هی واسه ی اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم باز بشینم و بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو،تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم آخه نمیخوام من بدتو

وقتی تو به گذشته ام هم بی اعتمادی
بگو چطور آینده مو با تو ببینم
زخمی تر از اونی که میگی خوب میشم
عاشق تر از اونم که اشکاتو ببینم

نباید رو میشد دستم نباید وا میشد مشتم
با اقرارم به عشق تو خودم رو تو دلت کشتم
به جرم اینکه میدونی به جرم اینکه بهت گفتم
منو نادیده میگیری ازم رو برمیگردونی

حالا تنهایی میتونم رو پاهای خودم وایستم
تو هم عاشقتری انگار همینو از تو می خواستم
دارم وابسته تر میشم به این رویای جامونده
به چشمایی که تو آنی همه احساسمو خونده

اگه قرار به رفتنه قرار به دل شکستنه
همین الان بهم بگو که روز آخر منه
اگه مرددی بگو میخوای که دل ندی بگو
اگه دوباره پشت پا به اسم من زدی بگو

مرد که گریه میکنه کوه که غصه میخوره
یعنی هنوزم عاشقه یعنی دلش خیلی پره
آدم که زخم قلبو با نمک دوا نمیکنه
عشقشو توی خلوتش شما صدا نمیکنه

خیابونای شهر بوی جنون میدن
یه لحظه برگشتم لیلا رو دزدیدن
یه لحظه چش بستم شهر از تو خالی شد
شرجی شدن چشمام حالم شمالی شد

این رابطه تموم شد اما
هر روز پیرم میکنه زخماش
سخته واسه عشقت بشی رفیق
سخته واسه عشقت بشی داداش