ترانه تکست

میون آسمون به این بزرگی ای کاش ستاره ی من می درخشید...

ترانه تکست

میون آسمون به این بزرگی ای کاش ستاره ی من می درخشید...

مشخصات بلاگ
آخرین نظرات
  • ۲ شهریور ۹۸، ۱۱:۴۷ - hidika
    عالی

۱۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

ازم فراریه اون که براش مُردم
همونی که غصه شو می خوردم
اگه جواب این همه عاشقی این باشه
یا تقدیر من همین باشه
اگه زندگی داره اینجوری میپاشه
همون بهتره آدم همیشه تنها شه

دیوونه وار رویامو ویرون میکنی
تا هر اتاقی بی تو زندونم بشه
دوروبرم دیوار رو دیوار میکشی
تا که فقط دنیای تو خونه م بشه

گذشت اون خاطرات شیرین که اسمت رو زبون من بود
شبای تیره ای که چشمات چراغ آسمون من بود
سراغ از هرچی میگرفتی تو این دنیا نشون من بود
هنورم دل نکندم آسون من از عشقی که جون من بود

هیچ دردی اینجوری منو شکست نداد
دریای لعنتی عشقمو پس نداد
بیزارم از خیال از فکرای محال
تا روز مرگمم بیزارم از شمال

جز تو هیشکی مهربون نبود با هجوم این درد
زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد
من هنوز همون درد دیروزم آدم همیشه
هیشکی مثل من عاشقت نبود عاشقت نمیشه

من عاشقش بودم ولی چون اون میخواست
با چشمای گریون سپردمش دستت
تو خیلی خوشبختی از اون شبی که من
با گریه تو بارون سپردمش دستت

یه فانوس یه شب گرد یه دل یه کوچه ی سرد
دارم پی ت میگردم تو خوب باش و برگرد

وقتی که گریه م میگیره دلم میگه مبارکه
قدر اشکاتو بدون هنوز چشات بی کلکه

تو یه جوری داری وانمود میکنی
که من غرورم هر دقیقه داره میشکنه
تو صدای گریه هامو میشنوی شبا
پس بگو کیه که داره دل میکنه

قبل از تو دوست داشتم خودم رو اهل خودآزاری نبودم
این سرفه ها رو از تو دارم قبل از تو سیگاری نبودم
جامو توی قلبت نگه دار حتی اگه پیشم نباشی
من شرط میبندم از اینم دیوونه تر میشم نباشی

به من بگو با من و تو تقدیر و تنهایی چه کرد؟
وقتی که حتی آسمون در غم ما گریه نکرد

ستایش یعنی این دیوونگیها
شبیه حس خوبه تو دل ما
نگاه کن تو چشای بی قرارم
چقدر این لحظه ها رو دوست دارم

غروبا اینقدر کوچه دلگیر میشه
که آدم از زندگیشم سیر میشه
چی بگم از من و حالی که ناخوشه
چرا دردت منو یک شب نمیکشه

شب تولد منه یه بغضی حبسه تو گلوم
تو آرزوی من بودی کی بود رسید به آرزوم
دلم گرفته از همه از این شلوغی و صدا
لحظه ی رفتن یادته فقط میپرسیدم چرا

نیاز من به حس تو مثه نماز عاشقاس
میگن حساب عاشقا از همه آدما جداس
وقتی تموم جاده ها هم قدم تو میشدن
هیشکی ترانه ای نگفت برای تو به غیر من

چه کاریه خودمو هی واسه ی اون کوچیک کنمو
عکسامونو پاره کنم باز بشینم و بچسبونمو
اون دل نمیبنده به تو،تو دلش داره میخنده به تو
دلم حرفمو بفهم چی میگم آخه نمیخوام من بدتو