چجوری شکستی که اشکای ما
واسه زخمهای تو مرهم نشد؟
کجا پرکشیدی که عطر تو نیست
که دلواپسیم ذره ای کم نشد؟
چجوری شکستی که اشکای ما
واسه زخمهای تو مرهم نشد؟
کجا پرکشیدی که عطر تو نیست
که دلواپسیم ذره ای کم نشد؟
کجا رفته بودی که از رد تو
یه رویای نزدیک با من نماند؟
یه آغوش خسته یه حس لطیف
از این خواب تاریک با من نماند